نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





یک نخ آرامش دود میکنم به یاد ناآرامی هایی که از سر و کول دیروزم بالا رفته اند … یک نخ تنهایی به یاد تمام دل مشغولی هایم … یک نخ سکوت به یاد حرفهایی که همیشه قورت داده ام … یک نخ بغض به یاد تمام اشک های نریخته … کمی زمان لطفا ، به اندازه یک نخ دیگر ، به اندازه قدم های کوتاه عقربه … یک نخ بیشتر تا مرگ این پاکت نمانده !

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 2:35 | |







کافه ام را می روم ، سیگارم را دود میکنم و آخر شب قدم زنان به خانه برمی گردم . . . این روز ها هم اینطور میگذرند ، آرام و زیبا اما از آن آرام هایی که پایدار نیست و از آن زیبایی هایی که ظاهریست . . .

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 12:52 | |







آدمها تا وقتی که هستند هیچ حسی درونشان دیده نمیشود... آن زمان که میروند معلوم میشود حسی درونشان بود یا نه و پایمال کردن یک حس یعنی مرگ آن حس...

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 22:0 | |







مچاله شده ام در خودم با بوی سیگار و طعم تلخ چای مانده . . . پنجره را باز نکن ، دلممممم می خواهد غمگین باشم . . .

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 23:39 | |







از این ور اون ور شنیدم...

تاج عروسیت وبرات خودم هدیه میخرم غصه نخور حرفات و من پیش کسی نمیبرم

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 1:36 | |







دوست دارم یک شبه، هفتاد سال پیر شوم در کنار خیابانی بایستم... تو مرا بی آنکه بشناسی، از ازدحام تلخ خیابان عبور دهی... هفتاد سال پیر شدن یک شبه به حس گرمی دست های تو هنگامی که مرا عبور میدهی بی آنکه بشناسی، می ارزد..!

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 17:54 | |







چه شب ساکتیست *انگار هیچکس در دنیا نیست* یا شاید..... من در دنیای کسی نیستم!!!

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 1:57 | |







یک متن سـاده را صد بار می خوانـم و هیچ نمی فهمم اش! نگـو که رفتنت عوارضی نداشت...

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 1:9 | |







چه سخت است ، تشیع عشق بر روی شانه های فراموشی و دل سپردن به قبرستان جدایی وقتی میدانی پنج شنبه ای نیست ، تا رهگذری ، بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند...

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 1:6 | |







بعضی وقت ها شریک تمام خاطراتت فقط یک شماره ی خاموش است . . .

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 1:21 | |







ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﯽ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﯿﺮﻡ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮ ﺭﻓﺘﯽ ﻭ ﻧﻤﯽ ﻣﯿﺮﻡ ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﯽ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﭼﻘﺪﺭ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺍﻓﺘم...

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 2:4 | |







بغضم گرفته وقتشه ببارم

چه بی هواهوای گریه دارم

بازکاغذام باتوخطخطی شد

خدااین حسو حال ودوست ندارم

بازدورپنجره قفس کشیدم

دوباره عطرتونفس کشیدم

قلم تودست من پرازسکوته

دوباره ازترانه دست کشیدم

بازخاطرات تو همین حوالیه

حالم همینه ویه چندوقتیه جای توخالیه

جز توتمام شهرمیدونن حالمو

مثله کبوترم که سنگ ادماشکسته بالمو

این قلب بیقراروازتودارم

این حس انتظاروازتودارم

حست هنوزداره گردنم هست

من این طناب دارواز تودارم

اسمت نوشته روبخارشیشه

دلی که بیتوباشه دل نمیشه

من موندم ویه سایه تویه خونه

میترسم اونم حتی رفتنی شه

 


[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 1:30 | |







تنهایی یعنی...

تنهایی یعنی: تنها یادگاری ازش و تنها دل خوشیت اس ام اس هایی باشه که قبلا به هم میدادین تنهایی یعنی: خاطراتی که قبلا با مرورشون لبخند میزدی الان جاشونو با گریه عوض کردن تنهایی یعنی : باخاطراتش زنده ای کسی که شاید تورو به یاد هم نیاره

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 1:6 | |







من اونیم که سایه هم نداشت دلش رو توی کوچه جا گذاشت همون که تو دلش غماش رو کاشت غیر از این سکوت چیزی برنداشت من اونیم که گریه می کنه همون که بغض و ول نمی کنه همون که هیشکی باورش نکرد من اونیم که خیره رو دره خوشیشو میده غصه میخره که حالش از همیشه بدتره دل نمیده و دل نمی بره کسی که با کسی قدم نزد تو خونه عکسی غیر غم نزد

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 12:20 | |







کجـــــا هَـــستـــی؟؟؟ . . . به آســــمان نگـــــــــــــاه کن... بگــــذار دلخوشی امــــــ این باشد که آسمانمـــــان یکیستـــــــــ...

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 1:50 | |







هفت سین امسال من با "سیگار" اغاز میشود در حسرت نبودنت سین بعدی "سیگار" بعدی به یاد تمام لحظاتی که تورا نخواهم داشت سین سوم " سیگار" سوم به یاد چشمانت سین چهارم "سیگار" چهارم به یاد تنهایی که از این پس دیگر تنهایم نمیگذارد .... سین بعدی باز هم سیگار اینبار "سکوت" ،سنگینی صدایت در گوش هایم نجوای خاطره میکند سین دیگر "سیگار" بعدی "سینه ام" تیر میکشد... آخرین سین، آخرین سیگار، آخرین ترکش به قلب بیمار ... هفت سینم خاکستریست هم رنگ اسمم .... در نبودت حالم دیدنیست...

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 20:54 | |







هفت سین

سکوت ساعت سایه سیگار سیگار سیگار سیگار این هفت سین امسال من بی توست...

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 12:48 | |







باران آبرویم را خرید شبیه مردی که گریه نمی کند به خانه برگشتم!

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 1:48 | |







ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﯽ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﯿﺮﻡ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮ ﺭﻓﺘﯽ ﻭ ﻧﻤﯽ ﻣﯿﺮﻡ ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﯽ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﭼﻘﺪﺭ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺍﻓﺘم...

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 1:24 | |







khodet baesesh shodi.nemkhastam injoori she


[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 12:26 | |







خیلی درد داره.... این که یکی میشه تموم زندگیت ولی... هیج جای زندگیت حضور نداره... و تو هنوز با تمام نبودنت... تمام بودن منی...!!!

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 14:14 | |







تفاوت تو با دیگران تو طرز نگاهتون نبود! چون دیگران هر کدوم یه جور من رو دیدند و رفتند... اما تو... . . . هیچوقت منو ندیدی و گذشتی

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 23:46 | |







حالا که رفتــــــهـ ای ساعتــــها به ایــــن فـــــکر میــــکنم کهــ چرا زنـــــــده ام هنــــــــوز ؟ مــــــگه نـــــگفتهـ بـــــودم بـــی تــــــو میــــمیـــرم ؟ خــــدا یــــادش رفتــــهــ مـــــرا بـــــکشد یـــــا تـــــو قـــــرار استـــ بــــــرگردی؟

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 23:23 | |







هــــی تو...

هِــــی تو… نمــــــیدونم اســـمِتو چی بِــــذارم… مُــــــخاطَب خـــــاص! تَـــمام زِِنـــــــدِگی! دَلـــیل نفــــس کــــــشیدن! هَــــمه ی وُجــــود…یا تَـــــنها عِـــــشقم… …به هَـــر اسمــــــی کــه باشـــی بـِـدون… …آرام… …برایـَـــت جــــان میدهَـــــم…

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 16:6 | |







عاشق که بشی حالت میشه مثل من مثل من که آرامش ندارم یه روز تنها میشی از تنهایی دق می کنی عشقت میره و میگه بمون و بسوز عاشق که بشی حالت میشه مثل من مثل منکه زندونم اتاقم شده تو تاریکی میشینی و میفهمی اون حرفایی که از عشق میزنن بی خوده هر روز از غم دوریش عذاب می کشم هر روز زندگیم از روز قبل بدتره

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 14:9 | |







تو خوبی همه بچه بازیا از من بود و حق داری نباید که ناراحت شم زود ولی خب هنوز که هنوزه فکر کردن به تو کار هر روزه تو راست میگفتی بعضی اخلاقام بد بود و یکمی گنگ بودم و رفتارام مرموز حالا نیستی حس میشه کمبودت میدونم که تقصیر من بوده من خوابم نمیبره خاموشی ولی میخوام بازم بگیرمت... خاموشی ولی میخوام بازم بگیرمت...

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 1:35 | |







برسرراحت ایستادم تا جانم را مانندشمعی فدایت کنم. اماتوحتی حاضرنشدی مانندنسیمی ازکنارم رد شوی.

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 2:42 | |







کاش ب جای جدایی مردن بود،چون مردن ی لحظه است اما جدایی لحظه لحظه مردن ای خدا پس دیگه کی؟؟؟خودت خسته نشدی از خسته بودن من؟؟؟؟

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 23:5 | |







آنقدر در تـــــــــــو غــرق شـــده ام.. که از تلاقـــى نگاهـــم بادیگرى احســـاس خیانــت میـــکنم!!

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 20:51 | |







خدایا !!!!!!! قسمت و حکمت بماند برای کسانی که درکش میکنند برای من فــــقــــــط ... معجزه کن

[+] نوشته شده توسط داره میترکه مخم... در 20:50 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد